چند سالی است تا بازاری به هم میریزد سر و کله سلطانی پیدا می شود که در محضر قانون باید جوابگوی خریدی باشد که به زعم قانونگذار جرم و موجب اخلال در بازار و در عرصه اقتصاد کشور است، در حالی که هنوز کسی دراین باره شفاف سازی نکرده که اصلا چرا خریدن جرم است و چه زمینه هایی و چه دلایلی باعث می شود برخی به احتکار سکه، ارز، خودرو یا ماشین رو بیاورند و سود را دراین بازارها جست وجو کرده و از بازار تولید بگذرند. عطا بهرامی اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفت و گو با قدس آنلاین این موضوع را واکاوی کرده است.
آیا دستگیری سلاطین درحوزه های مختلف اقتصادی و بازارهای متفاوت خبر خوبی برای اقتصاد کشور به شمار می رود؟
سلطان خودرو دستگیر شد! هنوز نمیدانیم آیا خبر خوبی است یا باز هم خبر نگران کنندهای است که نشان می دهد سیستم اقتصادی کشور تا چه اندازه فشل و ناکارآمد و نظارت چقدر ضعیف است یا اصلا از جنبه دیگری این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم که برکدام اساس و مبنای قانونی سلاطین دستگیر میشوند؟ وقتی اعلام میشود در ایران سالانه یک و نیم میلیون خودرو تولید میشود مثلاً یک نفر 6 هزار خودرو میخرد، تا اینجای کار یعنی تقریبا کمتر از 6 دهم درصد از میزان خودروی تولید شده خودرو خریده است حال دولت و مسؤولان باید به این سؤال مهم پاسخ دهند که آیا با خرید کمتر از 6 دهم درصد خودرو بازار باید دچار التهاب شود؟ از سوی دیگر مسؤول قضایی باید به این سؤال پاسخ دهد که آیا خرید ماشین جرم است؟مگر قانون میزان خرید هر کالایی را برای شهروندان مشخص کرده است؟ باز هم مسؤولان باید به این سؤال پاسخ دهند که دفعه قبلی که سلطان سکه دستگیر شد چرا بازار از التهاب خالی نشد و چرا ما شاهد کاهش قیمت سکه نشدیم بنحوی که امروز قیمت سکه بالای 7 میلیون تومان است؟
تاکنون به این پرسشها پاسخ قانع کنندهای داده نشده از نظر شما چرا برای این سؤالها پاسخی عنوان نمیشود؟
اینجاست که مسؤولین قطعاً پاسخ قانع کنندهای برای جواب های ما ندارند چرا که تا زمانی که منطق عرضه و تقاضا به صورت درست بر بازار حاکم نباشد قطعا با اعدام این سلطان و آن سلطان نمیتوان راه به جایی برد! وقتی سیاستگذاریها غلط است و به نفع رانت خواران است، وقتی دولت زمینه فساد را برای سوء استفاده کنندگان باز گذاشته است با اعدام این سلطان یا آن سلطان فقط صورت مسأله پاک میشود و هیچ دردی یا هیچ گرهی از کار اقتصاد درمان یا باز نمی شود.
آیا برخوردهای قهری در اقتصاد سایر کشورها جواب داده و توانسته منجر به رفع معضلات اقتصادی شود؟
بگیر و ببند در هیچ کجای علم اقتصاد جواب نداده است. تجربه نشان می دهد در هیچ اقتصادی با بگیر و بنند و فعالیت های پلیس بازی نمی توان اقتصاد،نرخ ارز و تورم را به حد نرمال و مطلوب رساند یا دست دلالان و سفته بازان و رانت خواران را از اقتصاد کشور کوتاه کرد. تجارب الگوهای اقتصادی موفق در سطح دنیا نشان می دهد کوچک سازی دولت، اقتصاد غیر دولتی؛ عدم وابستگی به خام فروشی نفت و سایر منابع عمومی کشور و التزام عملی به قانون تنها مسیری است که می تواند اقتصاد را به جهت مطلوب هدایت کند، در غیر این صورت اعدام این سلطان یا آن سلطان مسکن موقتی و پاک کردن صورت مسأله برای فرار از پاسخگویی به وضعیت و مسیری است که اتفاقاً سیاستهای دولتی ها پیش روی سوء استفاده کنندگان باز گذاشتهاند. بی شک تا زمانی که نقدینگی به سمت تولید و فعالیت های مولد هدایت نشود و دولت چارهای برای این موضوع نیابد، تا زمانی که تولید مهمترین موضوع کشور نباشد و قوانین دست و پاگیر و بروکراسی هایی که سدهای محکم و موانع بزرگی پیش روی تولید گذاشتهاند، برداشته نشود نمیتوان امیدوار بود هرازگاهی با دستگیری این سلطان و آن سلطان اقتصاد منتظر خوب شدن حالش باشد، چرا که تجارب دستگیری سایر سلطانها نشان میدهد ارز و سکه و خودرو و مسکن همچنان در تب و تاب سیاست گذاری های غلط می سوزد نه خریدهای بیشتر از حد نرمال، چرا که اگر سیاست گذاریها درست باشد و راهی برای سوداگری در بازار وجود نداشته باشد کسی تقاضایی برای خرید بیش از حد یک کالا و انبار و احتکار آن نمی کند، لذا سرمایه ها به سمت بازارهای سود آور هدایت میشود.اگر بازار سود آور تولید باشد قطعاً تولید بهترین عرصه برای سرمایه گذاری، سودآوری و اشتغالزایی ورفع بسیاری از چالش ها و معضلات اقتصادی خواهد بود.
انتهای پیام/
نظر شما